مهیار نازممهیار نازم، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

شازده کوچولو و راز گل سرخ

گل پسرم مریض شده

سه شنبه مهیار چند تا سرفه کرد و شب بردیمش دکتر تا معاینه بشه که دکتر گفت فعلا مشکلی نداره اما یه سری دارو واسش نوشت که اگه حالش بد شد بهش بدیم . از روز چهارشنبه وضع گلوش خیلی خراب شد همش سرفه میکنه و آبریزش بینی داره مهیار تا حالا سرماخورده نشده بود و الان برام خیلی سخته مریضیش دارو خوردنش وااااااای خودش یه پروژه است . امروز ظهر تو خواب ناله میکرد   بیشتر خوابه اما وقتی بیداره جبران ساعت های خوابشو میکنه . مثلا امروز 4 دفعه پذیرایی رو جارو کشیدم تازه وقتی جارو روشن میشه خودش میاد میشینه رو جارو و دائم روشن و خاموش میکنه .   تا ازش غافل میشم یه خرا...
12 خرداد 1392

کف گرگی

مشهد که بودم یه کوچولو مهیارو سپردم به پسرخاله ام تا کارامو انجام بدم اومدم دیدم بچه کف گرگی میزنه اسماعیل جون یادم باشه واسه آموزش های بعدی هم بیام پیشت حالا هر وقت به مهیار میگم مهیار کف گرگی بزن با کف دست میاد تو صورتم ...
10 خرداد 1392

اولین سفر با قطار

خوب بلاخره من تصمیم گرفتم همراه مامان و بابا برم مشهد و امینو تنها بذارم سفر کوتاهی بود اما بهمون خوش گذشت  و مهیار جو جو هم برای اولین بار سوار قطار شد . فکر می کردم شاید یه خورده اذیت بشه اما خیلی خوب بود مخصوصا مسیر برگشت که یه لحظه آروم نگرفت و همش شیطونی کرد اینم چند تا عکس از پسرم تو قطار بقیه عکس ها در ادامه مطلب :   این بالا رو دوست داشت   اینجا دایی سعید یه سیم شارژر از بالا آویزون کرده بود و مهیار میکشید به سمت خودش داشتم با مامانم صحبت میکردم حواسم به مهیار نبود یهو دیدم غذایی که واسش کنار گذاشته بودمو ریخته رو صندلی تا راحت تر بخوره .   ...
10 خرداد 1392

دوباره سفر به مشهد

دوباره سفر یه خورده واسه رفتنم شک دارم فردا شب مامان و بابا وسعید و فاطمه جون دارن چندروزی     میرن مشهد . امین خیلی بهم اصرار کرد که تو هم برو یه آب و هوایی عوض میکنی . یه کار اداری هم تو مشهد دارم که البته واسه انجامش عجله ای ندارم . تردیدم به خاطر اینه که :   1-مهیار خیلی به من وابسته است می ترسم اذیت بشیم . 2-دوست ندارم روز مرد ، امینو تنها بذارم . اولیش تا حدی برطرف شده چون دیروز با تکتم دختر خاله ام صحبت کردم میگفت ما  نمیذاریم بهت سخت بگذره کمکت میکنیم  .  دایی سعید هم همراهمون هست و مهیار باهاش خوب کنار میاد . یه عم...
1 خرداد 1392
1